دو غزل از شهریار در رثای ابوالحسن صبا
[audio: https://tarabestan.com/files/music/others/zarde-malije.mp3]
تو که آتشکده عشق و محبت بودی
چه بلا رفت که خاکستر خاموش شدی
به چه دستی زدی آن ساز شبانگاهی را
که خود از رقت آن بی خود و بی هوش شدی
تو به صد نغمه زبان بودی و دلها همه گوش
چه شنفتی که زبان بستی و خود گوش شدی
خلق را گر چه وفا نیست و لیکن گل من
نه گمان دار که رفتی و فراموش شدی
تا ابد خاطر ما خونی و رنگین از تست
تو هم آمیخته با خون سیاوش شدی
ناز می کرد به پیراهن نازک تن تو
نازنینا چه خبر شد که کفن پوش شدی
چنگی معبد گردون شوی ای رشک ملک
که به ناهید فلک همسر و همدوش شدی
شمع شبهای سیه بودی و لبخند زنان
با نسیم دم اسحار هم آغوش شدی
شب مگر حور بهشتیت به بالین آمد
که تواش شیفته زلف و بناگوش شدی
باز در خواب شب دوش ترا می دیدم
وای بر من که توام خواب شب دوش شدی
ای مزاری که صبا خفته به زیر سنگت
به چه گنجینه اسرار که سرپوش شدی
ای سرشگ این همه لبریز شدن آن تو نیست
آتشی بود در این سینه که در جوش شدی
شهریارا به جگر نیش زند تشنگیم
که چرا دور از آن چشمه پرنوش شدی
عمر دنیا به سر آمد که صبا می میرد
ورنه آتشکده عشق کجا می میرد؟
صبر کردم به همه داغ عزیزان یارب
که هنرپیشه اش از غصه چرا می میرد
غسلش از اشک دهید و کفن از آه کنید
رخ متابید خدا را که وفا می میرد
به غم انگیزترین نوحه بنالی ای دل
که هنر می رود و شور و نوا می میرد
شمع دلها همه گو اشک شو از دیده بریز
این چه دردیست خدایا که دوا می میرد
هر کجا درد و غمی هست بمیرد به دوا
کاخرین کوکبه ذوق و صفا می میرد
آخرین شور و نوا بدرقه راه صبا
که دل انگیزترین نغمه سرا می میرد
از وفاداری این قبله ارباب هنر
این عزیزی است که با وی دل ما می میرد
از محیط خفقان آور تهران پرسید
این صبوری نتوانم که صبا می میرد
شهریارا نه صبا مرده، خدا را بس کن
آنکه شد زنده جاوید کجا می میرد؟
شهریار
دریافت فایل
نام آهنگ: زرد ملیجه
آهنگساز: ابوالحسن صبا
سنتور: فرامرز پایور
تنبک: حسین تهرانی