چه شود به چهره زرد من، نظری برای خدا کنی

42 نظر »
تماشای این ویدئو از بانویی خوش صدا که نامش را نمی دانم به نام سارا حمیدی سبب شد یاد این شعر زیبا با اجرای فوق العاده شجریان و عبدالوهاب شهیدی بیفتم.
به همین دلیل اجرای ایشان را هم، هم‌نشین اجرای دو استاد کرده ام.
[audio: https://tarabestan.com/files/music/shajarian/che-shavad-shajarian.mp3]

دریافت فایلدانلود آواز با صدای شجریان

[audio: https://tarabestan.com/files/music/others/che-shavad-shahidi.mp3]

دریافت فایلدانلود آواز با صدای عبدالوهاب شهیدی

[audio: https://tarabestan.com/files/music/ghavami/che-shavad-ghavami.mp3]

دریافت فایلدانلود آواز با صدای حسین قوامی

[audio: https://tarabestan.com/files/music/others/che-shavad-lady.mp3]

دریافت فایلدانلود آواز با صدای سارا حمیدی

چه شود به چهره‌ی زرد من، نظری برای خدا کنی
که اگر کنی همه درد من، به یکی نظاره دوا کنی

تو شهی و کشور جان تو را، تو مهی و جان جهان تو را
ز ره کرم چه زیان تو را؟ که نظر به حال گدا کنی

ز تو گر تفقد و گر ستم، بود این عنایت و آن کرم
همه از تو خوش بود ای صنم، چه جفا کنی چه وفا کنی

تو کمان کشیده و در کمین، زنی ار به تیرم و من غمین
همه‌ی غمم بود از همین، که خدا نکرده خطا کنی

همه جا کشی می لاله‌گون، ز ایاغ مدعیان دون
شکنی پیاله‌ی ما که خون، به دل شکسته‌ی ما کنی

تو که هاتف از برش این زمان، روی از ملامت بیکران
قدمی نرفته ز کوی آن، زچه رو به سوی قفا کنی

هاتف اصفهانی


اجرای شجریان:
آلبوم: بهار دلکش

اجرای عبدالوهاب شهیدی:
آلبوم: گلهای تازه 59

اجرای حسین قوامی:
آلبوم: گلهای رنگارنگ 581

به حریم خلوت خود شبی، چه شود نهفته بخوانیم

11 نظر »
[audio: https://tarabestan.com/files/music/others/be-harime-khalvat.mp3]

دانلود فایلدانلود آهنگ

به حریم خلوت خود شبی، چه شود نهفته بخوانیم
به کنار من بنشینی و، به کنار خود بنشانیم

پریسا

من اگر چه پیرم و ناتوان، تو ز آستان خودت مران
که گذشته در غمت ای جوان، همه روزگار جوانیم

منم ای برید و دو چشم تر، ز فراق آن مه نوسفر
به مراد خود برسی اگر، به مراد خود برسانیم

چو برآرم از ستمش فغان، گله سر کنم من خسته جان
برد از شکایت خود زبان، به تفقدات زبانیم

به هزار خنجرم ار عیان، زند از دلم رود آن زمان
که نوازد آن مه مهربان، به یکی نگاه نهانیم

ز سموم سرکش این چمن، همه سوخت چون بر و برگ من
چه طمع به ابر بهاری و، چه زیان ز باد خزانیم

شده‌ام چو هاتف بینوا، به بلای هجر تو مبتلا
نرسد بلا به تو دلربا، گر ازین بلا برهانیم

هاتف اصفهانی


شاهد:
شعری بر همین وزن از بیگم دختر هاتف، متخلص به رَشحه:

چه شود اگر که بری ز دل، همه دردهای نهانیم
به کرشمه‌های نهانی و، به تفقدات زبانیم

نه به ناز تکیه کند گلی، نه به ناله دلشده بلبلی
تو اگر به طرف چمن دمی، بنشینی و بنشانیم

ز غم تو خون دل ناتوان، ز جفات رفته ز تن توان
به لب است جان و تو هر زمان، ستمی ز نو برسانیم

ز سحاب لطف تو گر نمی، برسد به نخل امید من
نه طمع ز ابر بهاری و، نه زیان ز باد خزانیم

بودم چو رشحه دلی غمین، الم و فراق تو در کمین
نشوی به درد و الم قرین، گر از این الم برهانیم


خواننده: پریسا
آهنگساز: آهنگ قدیمی
دستگاه: ماهور
منبع عکس: وب سایت رسمی پریسا

Simplified Theme by Nokia Theme transform by TowFriend | Powered by Wordpress | Aviva Web Directory
XHTML CSS RSS