ساقیا در ساغر هستی شراب ناب نیست

6 نظر »
[audio: https://tarabestan.com/files/music/haydeh/saghare-hasti.mp3]

دانلود آواز با صدای هایده دانلود آواز با صدای هایده

[audio: https://tarabestan.com/files/music/ghorbani/saghare-hasti.mp3]

دانلود تصنیف با صدای علیرضا قربانی دانلود تصنیف با صدای علیرضا قربانی

ساقیا در ساغر هستی شراب ناب نیست
و آنچه در جام شفق بینی به جز خوناب نیست

زندگی خوشتر بود در پرده‎ی وهم خیال
صبح روشن را صفای سایه‎ی مهتاب نیست

شب ز آه آتشین یک دم نیاسایم چو شمع
در میان آتش سوزنده جای خواب نیست

مردم چشمم فرو مانده است در دریای اشک
مور را پای رهایی از دل گرداب نیست

خاطر دانا ز توفان حوادث فارغ است
کوه گردون‌سای را اندیشه از سیلاب نیست

ما به آن گل از وفای خویشتن دل بسته‎ایم
ورنه این صحرا تهی از لاله‎ی سیراب نیست

آن چه نایاب است در عالم وفا و مهر ماست
ورنه در گلزار هستی سرو و گل نایاب نیست

گر تو را با ما تعلق نیست ما را شوق هست
ور تو را بی ما صبوری هست ما را تاب نیست

گفتی اندر خواب بینی بعد از این روی مرا
ماه من در چشم عاشق آب هست و خواب نیست

جلوه‎ی صبح و شکرخند گل و آوای چنگ
دلگشا باشد ولی چون صحبت احباب نیست

جای آسایش چه می‎جویی «رهی» در ملک عشق
موج را آسودگی در بحر بی‎پایاب نیست

رهی معیری


مشخصات آواز:
خواننده: هایده
آهنگساز: علی تجویدی
آلبوم: گلهای رنگارنگ 470 (سی دی 45)
دستگاه: سه گاه

مشخصات تصنیف:
خواننده: علیرضا قربانی
آلبوم: فصل باران
آهنگساز: مجید درخشانی

آمد اما در نگاهش آن نوازشها نبود

33 نظر »
[audio: https://tarabestan.com/files/music/banan/amad-amma-banan.mp3]

دانلود آواز آمد اما با صدای بناندانلود آواز آمد اما با صدای بنان

[audio: https://tarabestan.com/files/music/elaheh/amad-amma-elaheh.mp3]

دانلود آواز آمد اما با صدای الههدانلود آواز آمد اما با صدای الهه

[audio: https://tarabestan.com/files/music/haydeh/amad-amma-haydeh.mp3]

دانلود آمد اما با صدای هایدهدانلود آمد اما با صدای هایده

[audio: https://tarabestan.com/files/music/others/amad-amma-mahastisattar.mp3]

دانلود آمد اما با صدای مهستی و ستاردانلود آمد اما با صدای مهستی و ستار

[audio: https://tarabestan.com/files/music/others/amad-amma.mp3]

دانلود آواز آمد امادانلود آواز آمد اما با صدای ؟

آمد اما در نگاهش آن نوازشها نبود
چشم خواب‌آلوده‌اش را مستی رویا نبود

نقش عشق و آرزو از چهره‌ی دل شسته بود
عکس شیدایی در آن آیینه‌ی سیما نبود

لب همان لب بود اما بوسه‌اش گرمی نداشت
دل همان دل بود اما مست و بی‌پروا نبود

در دل بيزار خود جز بيم رسوايی نداشت
گر چه روزی همنشين جز با من رسوا نبود

در نگاه سرد او غوغای دل خاموش بود
برق چشمش را نشان از آتش سودا نبود

دیدم آن چشم درخشان را ولی در این صدف
گوهر اشکی که من می‌خواستم پیدا نبود

برلب لرزان من فریاد دل خاموش شد
آخر آن تنها امید جان من تنها نبود

جز من و او دیگری هم بود اما ای دریغ
آگه از درد دلم زان عشق جانفرسا نبود

ای نداده خوشه‌ای زان خرمن زیبایی‌ام
تا نبودی در کنارم زندگی زیبا نبود

ابوالحسن ورزی

خواننده: ؟

Simplified Theme by Nokia Theme transform by TowFriend | Powered by Wordpress | Aviva Web Directory
XHTML CSS RSS