چهره را صیقلی از آتش می ساخته ای

بدون نظر »
[audio: https://tarabestan.com/files/music/shajarian/chehreh-ra.mp3]

دانلود آواز چهره را صیقلی از آتش می ساخته ایدانلود آواز با صدای شجریان

چهره را صیقلی از آتش می ساخته ای
خبر از خویش نداری که چه پرداخته ای

در سر کوی تو چندان که نظر کار کند
دل و دین است که بر یکدگر انداخته ای

مگر از آب کنی آینه دیگر ورنه
هیچ آیینه نمانده است که نگداخته ای

چون ز حال دل صاحب نظرانی غافل؟
تو که در آینه با خویش نظر باخته ای

نیست یک سرو در این باغ به رعنایی تو
بس که گردن به تماشای خود افراخته ای

آتشی را که از آن طور به زنهار آمد
در دل صائب خونین جگر انداخته ای

صائب تبریزی

خواننده: محمد رضا شجریان
آهنگساز: همایون خرم
احتمالا از آلبوم منتشرنشده ای به نام نای دل

چرا دگمه‌ت پنبه‌ای نیست

بدون نظر »
داستان این تصنیف گویا به شبی برمی گردد که در آن شب دو دوست عارف قزوینی که برادر بودند یعنی شکر الله قهرمانی (معروف به شکری) که نوازنده عارف بوده و اسماعیل قهرمانی (اسماعیل قربونی) به همراه عبدالله خان دوامی (عبدالله) به میهمانی می روند و عارف را خبر نمی کنند.
برای دانلود آهنگها و ویدیوی اجرای ول‌شدگان به کانال طربستان در تلگرام بروید.
http://telegram.me/tarabestan
[audio: https://tarabestan.com/files/music/aref/panbei-palizban.mp3]

دریافت چرا دگمه‌ت پنبه‌ای نیست با صدای مریم پالیزبان و هانی نیوردانلود چرا دگمه‌ت پنبه‌ای نیست با صدای مریم پالیزبان و هانی نیور

[audio: https://tarabestan.com/files/music/aref/panbei-keramati.mp3]

دریافت چرا دگمه‌ت پنبه‌ای نیست با صدای محسن کرامتیدانلود چرا دگمه‌ت پنبه‌ای نیست با صدای محسن کرامتی

[audio: https://tarabestan.com/files/music/aref/panbei-velshodegan.mp3]

دریافت چرا دگمه‌ت پنبه‌ای نیست با صدای گروه ولشدگاندانلود چرا دگمه‌ت پنبه‌ای نیست با صدای گروه ولشدگان

چرا دگمه‌ت پنبه‌ای نیست
یار، یار، پنبه‌ای نیست
برو دگمه‌تو پنبه‌ای کن،
آشکرالله، آشکرالله

اگه دگمه‌ش پنبه‌ای بود
یار، یار، پنبه‌ای بود
آشکرالله خوب بچه‌ای بود
به ذات‌الله

یک شب اونجا مهمونی بود
اسماعیل قربونی بود
توی زیرزمین، پنهونی بود
با عبدالله، با عبدالله

اگه امیر یار من بودی
یار وفادار من بودی
پس اسماعیل اونجا چی می کرد؟
با عبدالله، با عبدالله

اگه می خوای یار من باشی
یار وفادار من باشی
دیگه مهمونی تنها نرو
آشکرالله، آشکرالله

شاعر و آهنگساز: عارف قزوینی

خواننده: مریم پالیزبان – هانی نیرو
خواننده: محسن کرامتی / کمانچه: پریسا کاشفی
خواننده: گروه ولشدگان

ای با من و پنهان چو دل از دل سلامت می کنم

بدون نظر »
[audio: https://tarabestan.com/files/music/homayoun-shajarian/penhan-cho-del-homayoun-shajarian.mp3]

دریافت پنهان چو دل با صدای همایون شجریاندانلود پنهان چو دل با صدای همایون شجریان

[audio: https://tarabestan.com/files/music/nourbakhsh/penhan-cho-del-nourbakhsh.mp3]

دریافت پنهان چو دل با صدای حمیدرضا نوربخشدانلود پنهان چو دل با صدای حمیدرضا نوربخش

ای با من و پنهان چو دل، از دل سلامت می‌کنم

تو کعبه‌ای هر جا روم، قصد مقامت می‌کنم

هر جا که هستی حاضری، از دور در ما ناظری

شب خانه روشن می‌شود، چون یاد نامت می‌کنم

گه همچو باز آشنا، بر دست تو پر می‌زنم

گه چون کبوتر پرزنان، آهنگ بامت می‌کنم

گر غایبی هر دم چرا، آسیب بر دل می‌زنم

ور حاضری پس من چرا، در سینه دامت می‌کنم

دوری به تن لیک از دلم، اندر دل تو روزنی است

زان روزن دزدیده من، چون مه پیامت می‌کنم

ای آفتاب از دور تو، بر ما فرستی نور تو

ای جان هر مهجور تو، جان را غلامت می‌کنم

من آینه دل را ز تو، این جا صقالی می‌دهم

من گوش خود را دفترِ لطف کلامت می‌کنم

در گوش تو در هوش تو، و اندر دل پرجوش تو

این‌ها چه باشد تو منی، وین وصف عامت می‌کنم

ای دل نه اندر ماجرا، می‌گفت آن دلبر تو را

هر چند از تو کم شود، از خود تمامت می‌کنم

ای چاره در من چاره‌گر، حیران شو و نظاره‌گر

بنگر کز این جمله صُوَر، این دم کدامت می‌کنم

گه راست مانند الف، گه کژ چو حرف مختلف

یک لحظه پخته می‌شوی، یک لحظه خامت می‌کنم

گر سال‌ها ره می‌روی، چون مهره‌ای در دست من

چیزی که رامش می‌کنی، زان چیز رامت می‌کنم

ای شه حسام الدین حسن، می‌گوی با جانان که من

جان را غلاف معرفت، بهر حسامت می‌کنم

مولوی

دیوان شمس


خواننده: همایون شجریان
آلبوم: ناشکیبا
نام تصنیف: پنهان چو دل
آهنگساز: اردشیر کامکار


خواننده: حمیدرضا نوربخش
آلبوم: پنهان چو دل
نام تصنیف: پنهان چو دل
آهنگساز: کیخسرو پورناظری (گروه شمس)

خبرت هست که در شهر شکر ارزان شد؟

بدون نظر »

خبرت هست که در شهر شکر ارزان شد؟

خبرت هست که دی گم شد و تابستان شد؟

خبرت هست که ریحان و قرنفل در باغ

زیر لب خنده زنانند که کار آسان شد؟

خبرت هست که بلبل ز سفر بازرسید

در سماع آمد و استاد همه مرغان شد؟

خبرت هست که در باغ کنون شاخ درخت

مژده‌ی نو بشنید از گل و دست‌افشان شد؟

خبرت هست که جان مست شد از جام بهار

سرخوش و رقص‌کنان در حرم سلطان شد؟

خبرت هست که لاله رخ پرخون آمد

خبرت هست که گل خاصبک دیوان شد؟

خبرت هست ز دزدی دی دیوانه

شحنه‌ی عدل بهار آمد و او پنهان شد؟

بستدند آن صنمان خط عبور از دیوان

تا زمین سبز شد و با سر و با سامان شد

شاهدان چمن ار پار قیامت کردند

هر یک امسال به زیبایی صد چندان شد

گلرخانی ز عدم چرخ‌زنان آمده‌اند

کانجم چرخ نثار قدم ایشان شد

ناظر ملک شد آن نرگس معزول‌شده

غنچه‌ی طفل چو عیسی فطن و خط‌خوان شد

بزم آن عشرتیان بار دگر زیب گرفت

باز آن باد صبا باده ده بستان شد

نقش‌ها بود پس پرده‌ی دل پنهانی

باغ‌ها آینه‌ی سر دل ایشان شد

آنچ بینی تو ز دل جوی ز آیینه مجوی

آینه نقش شود لیک نتاند جان شد

مردگان چمن از دعوت حق زنده شدند

کفرهاشان همه از رحمت حق ایمان شد

باقیان در لحدند و همه جنبان شده‌اند

زانک زنده نتواند گروی زندان شد

گفت بس کن که من این را به از این شرح کنم

من دهان بستم کو آمد و پایندان شد

هم لب شاه بگوید صفت جمله تمام

گر خلاصه ز شما در کنف کتمان شد

مولوی

دیوان شمس

حسن تو دایم بدین قرار نماند

بدون نظر »
خاطره ای از حبیب یغمایی درباره اجرای بنان از این غزل می آید که با توجه به تاریخ بیان این خاطره در سال 1355 احتمالا به اجرای دیگری به جز آن چه در پی می آید اشاره دارد:

در منزل دشتی، بنان خواننده معروف این غزل سعدی را خواند که از لذت و طرب حالی خاص به اهل مجلس که همه از خواص بودند دست داد:
«حسن تو دایم بدین قرار نماند
مست تو جاوید در خمار نماند
ای گل سرمست نوشکفته نگه دار
خاطر بلبل که نوبهار نماند»

وقتی این بیت را خواند: «عاقبت از ما غبار ماند، زنهار / تا ز تو بر خاطری غبار نماند»
مجلسیان از شدت تأثر اشک به چشم آوردند گریستنی عارفانه.

[audio: https://tarabestan.com/files/music/banan/hosne-to-banan.mp3]

دریافت فایل دانلود آواز با صدای غلامحسین بنان

[audio: https://tarabestan.com/files/music/others/hosne-to-adib.mp3]

دریافت فایل دانلود آواز با صدای ادیب خوانساری

حسن تو دایم بدین قرار نماند
مست تو جاوید در خمار نماند

ای گل خندان نوشکفته نگه دار
خاطر بلبل که نوبهار نماند

حسن دلاویز پنجه‌ای است نگارین
تا به قیامت بر او نگار نماند

عاقبت از ما غبار ماند زنهار
تا ز تو بر خاطری غبار نماند

پار گذشت آن چه دیدی از غم و شادی
بگذرد امسال و همچو پار نماند

هم بدهد دور روزگار مرادت
ور ندهد دور روزگار نماند

سعدی شوریده بی‌قرار چرایی
در پی چیزی که برقرار نماند

شیوه عشق اختیار اهل ادب نیست
بل چو قضا آید اختیار نماند

سعدی

آواز: غلامحسین بنان
اجرای خصوصی در سال 1358 در دستگاه شور
تار: جلیل شهناز

آواز: ادیب خوانساری
بداهه خوانی و بداهه نوازی در آواز اصفهان
تار: ابراهیم سرخوش

هر کس به تماشایی رفتند به صحرایی

بدون نظر »
[audio: https://tarabestan.com/files/music/shajarian/payvande-mehr/har-kas-be-tamashai.mp3]

دانلود هرکس به تماشاییدانلود هرکس به تماشایی از آلبوم پیوند مهر با صدای شجریان

هر کس به تماشایی رفتند به صحرایی
ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی

یا چشم نمی‌بیند یا راه نمی‌داند
هر کو به وجود خود دارد ز تو پروایی

دیوانه‌ی عشقت را جایی نظر افتاده‌ست
کان جا نتواند رفت اندیشه‌ی دانایی

امید تو بیرون برد از دل همه امیدی
سودای تو خالی کرد از سر همه سودایی

زیبا ننماید سرو اندر نظر عقلش
آن کش نظری باشد با قامت زیبایی

گویند رفیقانم در عشق چه سر داری
گویم که سری دارم درباخته در پایی

زنهار نمی‌خواهم کز کشتن امانم ده
تا سیرترت بینم یک لحظه مدارایی

در پارس که تا بوده‌ست از ولوله آسوده‌ست
بیم است که برخیزد از حسن تو غوغایی

من دست نخواهم برد الا به سر زلفت
گر دسترسی باشد یک روز به یغمایی

گویند تمنایی از دوست بکن سعدی
جز دوست نخواهم کرد از دوست تمنایی

سعدی

خواننده: محمدرضا شجریان
آلبوم: پیوند مهر
تار: فرهنگ شريف
تنبک: جهانگير ملک
سال اجرا: 1363
سال انتشار: 1379
دستگاه شور، آواز ابوعطا

از در درآمدی و من از خود به در شدم

بدون نظر »
[audio: https://tarabestan.com/files/music/shajarian/az-dar-daramadi.mp3]

دانلود فایلدانلود فایل

از در درآمدی و من از خود به درشدم
گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم

گوشم به راه تا که خبر می‌دهد ز دوست
صاحب خبر بیامد و من بی‌خبر شدم

چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب
مهرم به جان رسید و به عیوق بر شدم

گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق
ساکن شود بدیدم و مشتاقتر شدم

دستم نداد قوت رفتن به پیش یار
چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم

تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم
از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم

من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت
کاول نظر به دیدن او دیده‌ور شدم

بیزارم از وفای تو یک روز و یک زمان
مجموع اگر نشستم و خرسند اگر شدم

او را خود التفات نبودش به صید من
من خویشتن اسیر کمند نظر شدم

گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد
اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم

سعدی


آواز: محمدرضا شجریان
موسیقی: پرویز مشکاتیان
آلبوم: دستان
دستگاه: ماهور

در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد

بدون نظر »

طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد
در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد

منظر دیده قدمگاه گدایان شده است
کاخ دل در خور اورنگ شهی باید کرد

روشنان فلکی را اثری در ما نیست
حذر از گردش چشم سیهی باید کرد

شب چو خورشید جهانتاب نهان از نظر است
طیِ این مرحله با نور مهی باید کرد

خوش همی می‌روی ای قافله‌سالار به راه
گذری جانب گم‌کرده رهی باید کرد

نه همین صف‌زده مژگان سیه باید داشت
به صف دلشدگان هم نگهی باید کرد

جانب دوست نگه از نگهی باید داشت
کشور خصم تبه از سپهی باید کرد

گر مجاور نتوان بود به میخانه «نشاط»
سجده از دور به هر صبحگهی باید کرد

نشاط اصفهانی


شاهد:

گر چه ما را نبود یک درم اما هر دم
سکه‌ی مهر تو را بر درمی باید زد
خواجوی کرمانی

ز اشتیاق تو جانم به لب رسید بیا

بدون نظر »
[audio: https://tarabestan.com/files/music/ghorbani/che-kardeam.mp3]

دانلود آواز اشتیاق دانلود آواز اشتیاق با صدای علیرضا قربانی

چه کرده‌ام که دلم از فراق خون کردی؟
چه اوفتاد که درد دلم فزون کردی؟

چرا ز غم دل پر حسرتم بیازردی؟
چه شد که جان حزینم ز غصه خون کردی؟

نخست ار چه به صد زاریم درون خواندی؟
به آخر از چه به صد خواریم برون کردی؟

همه حدیث وفا و وصال می‌گفتی
چو عاشق تو شدم قصه واژگون کردی

ز اشتیاق تو جانم به لب رسید، بیا
نظر به حال دلم کن، ببین که چون کردی

لوای عشق برافراختی چنان در دل
که در زمان، علم صبر سرنگون کردی

کنون که با تو شدم راست چون الف یکتا
ز بار محنت، پشتم دو تا چو نون کردی

نگفته بودی، بیداد کم کنم روزی؟
چو کم نکردی باری چرا فزون کردی؟

هزار بار بگفتی نکو کنم کارت
نکو نکردی و از بد بتر کنون کردی

به دشمنی نکند هیچ کس به جان کسی
که تو به دوستی آن با من زبون کردی

بسوختی دل و جانم، گداختی جگرم
به آتش غمت از بس که آزمون کردی

کجا به درگه وصل تو ره توانم یافت؟
چو تو مرا به در هجر رهنمون کردی

سیاه‎روی دو عالم شدم، که در خم فقر
گلیم بخت عراقی سیاه‎گون کردی

فخرالدین عراقی

خواننده: علیرضا قربانی
آلبوم: اشتیاق
سرپرست ارکستر: فرهاد فخرالدینی

مر عاشقان را پند کس، هرگز نباشد سودمند

بدون نظر »
[audio: https://tarabestan.com/files/music/nazeri/mar-asheghan-ra.mp3]

دریافت تصنیف سرمست با صدای شهرام ناظریدانلود تصنیف سرمست با صدای شهرام ناظری

مر عاشقان را پند کس، هرگز نباشد سودمند
نی آن چنان سیلی است این، کش کس تواند کرد بند

ذوق سر سرمست را، هرگز نداند عاقلی
حال دل بی‌هوش را، هرگز نداند هوشمند

بیزار گردند از شهی، شاهان اگر بویی برند
زان باده‌ها که عاشقان، در مجلس دل می‌خورند

خسرو وداع ملک خود، از بهر شیرین می‌کند
فرهاد هم از بهر او بر، کوه می‌کوبد کلند

مجنون ز حلقه عاقلان، از عشق لیلی می‌رمد
بر سبلت هر سرکشی، کردست وامق ریش خند

افسرده آن عمری که آن، بگذشت بی آن جان خوش
ای گنده آن مغزی که آن، غافل بود زین لورکند

این آسمان گر نیستی، سرگشته و عاشق چو ما
زین گردش او سیر آمدی، گفتی بسستم چند چند

عالم چو سرنایی و او، در هر شکافش می‌دمد
هر ناله‌ای دارد یقین، زان دو لب چون قند قند

می‌بین که چون در می‌دمد، در هر گلی در هر دلی
حاجت دهد عشقی دهد، کافغان برآرد از گزند

دل را ز حق گر برکنی، بر کی نهی آخر بگو
بی جان کسی که دل از او، یک لحظه برتانست کند

من بس کنم تو چست شو، شب بر سر این بام رو
خوش غلغلی در شهر زن، ای جان به آواز بلند

مولوی

دیوان شمس


خواننده: شهرام ناظری
آلبوم: غم زیبا
آهنگساز و تنظیم: مسعود شناسا

صفحه 1 از 1212345...10...قبلی »
Simplified Theme by Nokia Theme transform by TowFriend | Powered by Wordpress | Aviva Web Directory
XHTML CSS RSS