ای شط شیرین پر شوکت من

11 نظر »
[audio: https://tarabestan.com/files/music/forough/shatte-shirin.mp3]

دریافت فایلدانلود شعر با صدای فروغ فرخزاد

[audio: https://tarabestan.com/files/music/akhavan/ghazal-III.mp3]

دریافت فایلدانلود شعر با صدای مهدی اخوان ثالث

ای تکیه گاه و پناه
زیباترین لحظه های
پرعصمت و پر شکوه
تنهایی و خلوت من
ای شط شیرین پرشوکت من

ای با تو من گشته بسیار
درکوچه‎های بزرگ نجابت
ظاهر نه بن بست عابر فریبنده‎ی استجابت
در کوچه‎های سرور و غم راستینی که‎مان بود
در کوچه باغ گل ساکت نازهایت
در کوچه باغ گل سرخ شرمم
در کوچه‎های نوازش
در کوچه‎های چه شبهای بسیار
تا ساحل سیمگون سحرگاه رفتن
در کوچه‎های مه آلود بس گفت و گو ها
بی هیچ از لذت خواب گفتن
در کوچه‎های نجیب غزلها که چشم تو می خواند
گهگاه اگر از سخن باز می‎ماند
افسون پاک منش پیش می‎راند

ای شط پر شوکت هر چه زیبایی پاک
ای شط زیبای پر شوکت من
ای رفته تا دوردستان
آنجا بگو تا کدامین ستاره است
روشن‎ترین همنشین شب غربت تو؟
ای همنشین قدیم شب غربت من

ای تکیه‎گاه و پناه
غمگین‎ترین لحظه‎های کنون بی‎نگاهت تهی مانده از نور
در کوچه‎باغ گل تیره و تلخ اندوه
در کوچه‎های چه شبها که کنون همه کور
آنجا بگو تا کدامین ستاره است
که شب‎فروز تو خورشید پاره است؟

مهدی اخوان ثالث

تو را سری است که با ما فرو نمی‌آید

14 نظر »
[audio: https://tarabestan.com/files/music/shajarian/to-ra-sarist.mp3]

دریافت فایلدانلود آواز «تو را سری است که با ما» با صدای شجریان

تو را سری است که با ما فرو نمی‌آید
مرا دلی که صبوری از او نمی‌آید

کدام دیده به روی تو باز شد همه عمر
که آب دیده به رویش فرو نمی‌آید

جز این قدر نتوان گفت بر جمال تو عیب
که مهربانی از آن طبع و خو نمی‌آید

چه جور کز خم چوگان زلف مشکینت
بر اوفتاده مسکین چو گو نمی‌آید

اگر هزار گزند آید از تو بر دل ریش
بد از من است که گویم نکو نمی‌آید

گر از حدیث تو کوته کنم زبان امید
که هیچ حاصل از این گفت و گو نمی‌آید

گمان برند که در عود سوز سینه من
بمرد آتش معنی که بو نمی‌آید

چه عاشق است که فریاد دردناکش نیست
چه مجلس است کز او های و هو نمی‌آید

به شیر بود مگر شور عشق سعدی را
که پیر گشت و تغیر در او نمی‌آید

سعدی

ساز و آواز در شوشتری
آلبوم: فریاد
آواز: محمد رضا شجریان
تنبک و آواز: همایون شجریان
تار: حسین علیزاده
کمانچه: کیهان کلهر

جانا مرا چه سوزی چون بال و پر ندارم

11 نظر »

به ساز و آواز این شعر گوش دهید:
[audio:https://tarabestan.com/files/music/shajarian/ah-baran/06-Sazo-Avaz.mp3]

به تمام آلبوم گوش دهید:
[audio:https://tarabestan.com/files/music/shajarian/ah-baran/01-Moghadame-Dashti.mp3,https://tarabestan.com/files/music/shajarian/ah-baran/02-Sazo-Avaz.mp3,https://tarabestan.com/files/music/shajarian/ah-baran/03-Navay-E-Ney.mp3,https://tarabestan.com/files/music/shajarian/ah-baran/04-Mezrabe-Eshgh.mp3,https://tarabestan.com/files/music/shajarian/ah-baran/05-Didi-Ey-Mah.mp3,https://tarabestan.com/files/music/shajarian/ah-baran/06-Sazo-Avaz.mp3,https://tarabestan.com/files/music/shajarian/ah-baran/07-Ah-Baran.mp3]

جانا مرا چه سوزی چون بال و پر ندارم
خون دلم چه ریزی چون دل دگر ندارم

در زاری و نزاری چون زیر چنگ زارم
زاری مرا تمام است چون زور و زر ندارم

روزی گرم بخوانی از بس که شاد گردم
گر ره بود بر آتش بیم خطر ندارم

گر پرده‌های عالم در پیش چشم داری
گر چشم دارم آخر چشم از تو بر ندارم

در پیش بارگاهت از دور بازماندم
کز بیم دور باشت روی گذر ندارم

نه نه تو شمع جانی پروانه‌ی توام من
زان با تو پر زنم من کز تو خبر ندارم

عالم پر است از تو غایب منم ز غفلت
تو حاضری ولیکن من آن نظر ندارم

عطار در هوایت پر سوخت از غم تو
پرواز چون نمایم چون هیچ پر ندارم

عطار


خواننده: محمد رضا شجریان
آلبوم: آه، باران
دستگاه: در مایه دشتی
آهنگ شماره 6
تاریخ انتشار: فروردین 1388
برای خرید این آلبوم می توانید به تارنمای دل پخش، مرکز رسمی فروش آثار دل آواز مراجعه کنید.

جان من است او، هی مزنیدش

11 نظر »
[audio: https://tarabestan.com/files/music/others/hey-mazanidash-lq.mp3]

دریافت فایلدانلود آهنگ

جان من است او، هی مزنیدش

آن من است او، هی مبریدش

آب من است او، نان من است او

مثل ندارد، باغ امیدش

باغ و جنانش، آب روانش

سرخی سیبش، سبزی بیدش

متصل است او، معتدل است او

شمع دل است او، پیش کشیدش

هر که ز غوغا، وز سر سودا

سر کشد این جا، سر ببریدش

هر که ز صهبا، آرد صفرا

کاسه سکبا، پیش نهیدش

عام بیاید، خاص کنیدش

خام بیاید، هم بپزیدش

نک شه هادی، زان سوی وادی

جانب شادی، داد نویدش

داد زکاتی، آب حیاتی

شاخ نباتی، تا به مزیدش

باده چو خورد او، خامش کرد او

زحمت برد او، تا طلبیدش

مولوی


خواننده: مهدی فلاح
سرپرست گروه: جلال ذوالفنون
آلبوم: گون

ارغوان (سایه)

23 نظر »
[audio: https://tarabestan.com/files/music/ebtehaj/arghavan.mp3]

دانلود شعر ارغوان با صدای هوشنگ ابتهاجدانلود شعر ارغوان با صدای هوشنگ ابتهاج

ارغوان
ارغوان
شاخه ی همخون جدا مانده من
آسمان تو چه رنگ است امروز؟
آفتابی است هوا؟
یا گرفته است هنوز؟

من در این گوشه که از دنیا بیرون است،
آسمانی به سرم نیست،
از بهاران خبرم نیست،
آن چه می بینم دیوار است
آه، این سخت سیاه
آن چنان نزدیک است
که چو بر می کشم از سینه نفس
نفسم را بر می گرداند
ره چنان بسته که پرواز نگه
در همین یک قدمی می ماند
کورسویی ز چراغی رنجور
قصه پرداز شب ظلمانی است
نفسم می گیرد
که هوا هم اینجا زندانی است

هرچه با من اینجاست
رنگ رخ باخته است
آفتابی هرگز
گوشه چشمی هم
بر فراموشی این دخمه نینداخته است
اندر این گوشه ی خاموش فراموش شده،
کز دم سردش هر شمعی خاموش شده،
یاد رنگینی در خاطر من گریه می انگیزد
ارغوانم آنجاست
ارغوانم تنها است
ارغوانم دارد می گرید
چون دل من که چنین خون آلود
هر دم از دیده فرو می ریزد

ارغوان
این چه رازی است که هر بار بهار
با عزای دل ما می آید؟
که زمین هر سال از خون پرستوها رنگین است؟
وین چنین بر جگر سوختگان
داغ بر داغ می افزاید

ارغوان
پنجه ی خونین زمین
دامن صبح بگیر
وز سواران خرامنده ی خورشید بپرس
کی بر این دره غم می‌گذرند؟

ارغوان
خوشه ی خون
بامدادان که کبوترها
برلب پنجره ی باز سحر غلغه می‌آغازند،
جام گلرنگ مرا
بر سر دست بگیر،
به تماشاگه پرواز ببر
آه بشتاب که هم پروازان
نگران غم هم پروازند

ارغوان
بیرق گلگون بهار
تو بر افراشته باش
شعر خونبار منی
یاد رنگین رفیقانم را
بر زبان داشته باش
تو بخوان نغمه ی ناخوانده من

ارغوان،
شاخه ی همخون جدا مانده من

هوشنگ ابتهاج

ه. ا. سایه
فروردین ۱۳۶۳


شاهد:
بهار آمد گل و نسرین نیاورد
نسیمی بوی فروردین نیاورد


کنسرت بال در بال
شعر و صدا: هوشنگ ابتهاج (سایه)
تار: محمد رضا لطفی
تنبک: محمد قوی حلم
آلمان- کلن- ۱۹۹۷


تهران- ولنجک- 1380

از خون جوانان وطن لاله دمیده

79 نظر »
[audio: https://tarabestan.com/files/music/shajarian/az-khune-javaanaane-vatan.mp3]

دریافت تصنیف با صدای شجریاندانلود تصنیف با صدای شجریان

[audio: https://tarabestan.com/files/music/parissa/az-khune-javaanaane-vatan-parissa.mp3]

دریافت تصنیف با صدای پریسادانلود تصنیف با صدای پریسا

[audio: https://tarabestan.com/files/music/others/az-khune-javaanaane-vatan-elaheh.mp3]

دریافت تصنیف با صدای الههدانلود تصنیف با صدای الهه

هنگام می و فصل گل و گشت و چمن شد
در بار بهاری تهی از زاغ و زغن شد
از ابر کرم خطهٔ ری رشک ختن شد
دلتنگ چو من مرغ قفس بهر وطن شد

چه کج‌رفتاری ای چرخ / چه بدکرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ / نه دین داری، نه آیین داری ای چرخ

***

از خون جوانان وطن لاله دمیده
از ماتم سرو قدشان سرو خمیده
در سایه گل بلبل از این غصه خزیده
گل نیز چو من در غمشان جامه دریده

چه کج‌رفتاری ای چرخ / چه بدکرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ / نه دین داری، نه آیین داری ای چرخ

***

خوابند وكیلان و خرابند وزیران
بردند به سرقت همه سیم و زر ایران
ما را نگذارند به یك خانهٔ ویران
یارب بستان داد فقیران ز امیران

چه کج‌رفتاری ای چرخ / چه بدکرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ / نه دین داری، نه آیین داری ای چرخ

***

از اشك همه روی زمین زیر و زبر كن
مشتی گرت از خاک وطن هست به سر کن
غیرت کن و اندیشه ایام بتر کن
اندر جلو تیر عدو، سینه سپر کن

چه کج‌رفتاری ای چرخ / چه بدکرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ / نه دین داری، نه آیین داری ای چرخ

***

از دست عدو نالهٔ من از سر درد است
اندیشه هر آن‌کس کند از مرگ، نه مرد است
جان بازی عشاق، نه چون بازی نرد است
مردی اگرت هست، کنون وقت نبرد است

چه کج‌رفتاری ای چرخ / چه بدکرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ / نه دین داری، نه آیین داری ای چرخ

***

عارف ز ازل تکیه بر ایام نداده است
جز جام، به کس‌دست، چو خیام نداده است
دل جز به سر زلف دلارام نداده است
صد زندگی ننگ به یک نام نداده است

چه کج‌رفتاری ای چرخ / چه بدکرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ / نه دین داری، نه آیین داری ای چرخ

عارف قزوینی


شاهد:
پدر خنده بر گریه‌ام زد که هان
وطن‌داری آموز از ماکیان
دهخدا


مشخصات تصنیف با صدای شجریان:
خواننده: محمدرضا شجریان
سرپرست گروه: فرامرز پایور
آلبوم: راز دل
دستگاه: دشتی
سال 1358

مشخصات تصنیف با صدای الهه:
خواننده: الهه
آلبوم: گلهای رنگارنگ- 264ب

حال که تنها شده ام می روی

21 نظر »
[audio: https://tarabestan.com/files/music/shajarian/hal-ke-tanha-shodeam.mp3]

دانلود فایلدانلود آهنگ

حال که تنها شده‌ام می‌روی
واله و رسوا شده‌ام می‌روی

حال که غیر از تو ندارم کسی
این‌همه تنها شده‌ام می‌روی

حال که چون پیکر سوزان شمع
شعله سراپا شده‌ام می‌روی

حال که در بزم خراباتیان
همدم صهبا شده‌ام می‌روی

حال که در وادی عشق و جنون
لاله‌ی صحرا شده‌ام می‌روی

حال که نادیده خریدار آن
گوهر یکتا شده‌ام می‌روی

حال که در بحر تماشای تو
غرق تماشا شده‌ام می‌روی

این‌همه رسوا تو مرا خواستی
حال که رسوا شده‌ام می‌روی

شاعر: حسن معنوی یا عماد خراسانی


خواننده: محمد رضا شجریان
نی: محمد موسوی
دستگاه: ابوعطا
اجرای خصوصی

مثنوی نی نامه با صدای قیصر امین پور

5 نظر »
[audio: https://tarabestan.com/files/music/poem/neynameh.mp3]

دریافت فایلدانلود مثنوی نی نامه با صدای قیصر امین پور

خوشا از دل نم اشکی فشاندن

به آبی آتش دل را نشاندن

خوشا زان عشقبازان یاد کردن

زبان را زخمه فریاد کردن

خوشا از نی، خوشا از سر سرودن

خوشا نی نامه ای دیگر سرودن

نوای نی نوایی آتشین است

بگو از سر بگیرد، دلنشین است

نوای نی، نوای بی نوایی است

هوای ناله هایش، نینوایی است

نوای نی دوای هر دل تنگ

شفای خواب گل، بیماری سنگ

قلم، تصویر جانگاهی است از نی

علم، تمثیل کوتاهی است از نی

خدا چون دست بر لوح و قلم زد

سر او را به خط نی رقم زد

دل نی ناله ها دارد از آن روز

از آن روز است نی را ناله پر سوز

چه رفت آن روز در اندیشه ی نی

که اینسان شد پریشان بیشه ی نی؟

سری سرمست شور و بی قراری

چو مجنون در هوای نی سواری

پر از عشق نیستان سینه ی او

غم غربت، غم دیرینه ی او

غم نی بند بند پیکر اوست

هوای آن نیستان در سر اوست

دلش را با غریبی، آشنایی است

به هم اعضای او وصل از جدایی است

سرش بر نی، تنش در قعر گودال

ادب را گه الف گردید، گه دال

ره نی پیچ و خم بسیار دارد

نوایش زیر و بم بسیار دارد

سری بر نیزه ای منزل به منزل

به همراهش هزاران کاروان دل

چگونه پا ز گل بر دارد اشتر

که با خود باری از سر دارد اشتر؟

گران باری به محمل بود بر نی

نه از سر، باری از دل بود بر نی

چو از جان پیش پای عشق سر داد

سرش بر نی، نوای عشق سر داد

به روی نیزه و شیرین زبانی!

عجب نبود ز نی شکر فشانی

اگر نی پرده ای دیگر بخواند

نیستان را به آتش میکشاند

سزد گر چشم ها در خون نشیند

چو دریا را به روی نیزه بیند

شگفتا بی سر و سامانی عشق!

به روی نیزه سرگردانی عشق!

ز دست عشق عالم در هیاهوست

تمام فتنه ها زیر سر اوست

قیصر امین پور


منبع فایل صوتی: +

هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم

27 نظر »
[audio: https://tarabestan.com/files/music/shajarian/hezar-jahd-bekardam.mp3]

دانلود فایلدانلود فایل

هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم
نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم

به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم

حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد
دگر نصیحت مردم حکایت است به گوشم

مگر تو روی بپوشی و فتنه بازنشانی
که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم

من رمیده دل آن به که در سماع نیایم
که گر به پای درآیم به در برند به دوشم

بیا به صلح من امروز در کنار من امشب
که دیده خواب نکرده است از انتظار تو دوشم

مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم
که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم

به زخم خورده حکایت کنم ز دست جراحت
که تندرست ملامت کند چو من بخروشم

مرا مگوی که سعدی طریق عشق رها کن
سخن چه فایده گفتن چو پند می ننیوشم

به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
و گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم

سعدی


آواز: شجریان
آهنگساز: پرویز مشکاتیان
آلبوم: سر عشق

آب حیات عشق را در رگ ما روانه کن

بدون نظر »
[audio: https://tarabestan.com/files/music/nazeri/aabe-hayaate-eshgh.mp3]

دانلود تصنیف با صدای شهرام ناظری دانلود تصنیف با صدای شهرام ناظری

آب حیات عشق را در رگ ما روانه کن
آینه صبوح را ترجمه شبانه کن

ای پدر نشاط نو بر رگ جان ما برو
جام فلک نمای شو وز دو جهان کرانه کن

ای خردم شکار تو تیر زدن شعار تو
شست دلم به دست کن جان مرا نشانه کن

گر عسس خرد تو را منع کند از این روش
حیله کن و ازو بجه دفع دهش بهانه کن

در مثل است کاشقران دور بوند از کرم
ز اشقر می کرم نگر با همگان فسانه کن

ای که ز لعب اختران مات و پیاده گشته‌ای
اسپ گزین فروز رخ جانب شه دوانه کن

خیز کلاه کژ بنه وز همه دام‌ها بجه
بر رخ روح بوسه ده زلف نشاط شانه کن

خیز بر آسمان برآ با ملکان شو آشنا
مقعد صدق اندر آ خدمت آن ستانه کن

چونک خیال خوب او خانه گرفت در دلت
چون تو خیال گشته‌ای در دل و عقل خانه کن

هست دو طشت در یکی آتش و آن دگر ز زر
آتش اختیار کن دست در آن میانه کن

شو چو کلیم هین نظر تا نکنی به طشت زر
آتش گیر در دهان لب وطن زبانه کن

حمله شیر یاسه کن کله خصم خاصه کن
جرعه خون خصم را نام می مغانه کن

کار تو است ساقیا دفع دوی بیا بیا
ده به کفم یگانه‌ای تفرقه را یگانه کن

شش جهت است این وطن قبله در او یکی مجو
بی وطنی است قبله گه در عدم آشیانه کن

کهنه گر است این زمان عمر ابد مجو در آن
مرتع عمر خلد را خارج این زمانه کن

ای تو چو خوشه جان تو گندم و کاه قالبت
گر نه خری چه که خوری روی به مغز و دانه کن

هست زبان برون در حلقه در چه می شوی
در بشکن به جان تو سوی روان روانه کن

مولوی

صفحه 11 از 12« بعدی...89101112
Simplified Theme by Nokia Theme transform by TowFriend | Powered by Wordpress | Aviva Web Directory
XHTML CSS RSS