May 09
احساس شخصی من این است که این غزل نوعی گفت و گو با خویشتن است. گفت و گوی جسم با جان.
ای خواجه سلام علیک از زحمت ما چونی؟
ای معدن زیبایی وی کان وفا چونی؟
در جنت و در دوزخ پرسان تواند ای جان
کای جنت روحانی وی بحر صفا چونی؟
هر نور تو را گوید ای چشم و چراغ من
هر رنج تو را گوید کای دفع بلا چونی؟
ای خدمت تو کردن چون گل به شکر خوردن
زین خدمت پوسیده زین طال بقا چونی؟
در وقت جفا دل را صد تاج و کمر بخشی
در وقت جفا اینی تا وقت وفا چونی؟
ای موسی این دوران چونی تو ز فرعونان؟
وی شاه ید بیضا با اهل عمی چونی؟
گوید به تو هر گلشن هر نرگس و هر سوسن
کز زحمت و رنج ما ای باد صبا چونی؟
ای آب خضر چونی از گردش چرخ آخر؟
وی تاج همه جانها دربند قبا چونی؟
ای جان عنادیده خامش که عنایتها
پرسند تو را هر دم کز رنج و عنا چونی؟
سلام. اومدم با پرسشهام. هر کِی زیادی زحمت بودم بیرونم کن از سرات رفیق.
در این مصرع
ای خدمت تو کردن چون گل به شکر خوردن
زین خدمت پوسیده زین طال بقا چونی؟
طال یعنی چی؟ همون شب معنی میده؟ یا از طول و اینا میاد؟
_____
تا پیش از رسیدن به بیت آخر باهات هم نظر نبودم که گفتی این غزل گفتگو با خود ه، ولی وقتی به بیت آخر رسیدم که می گه
ای جان عنادیده خامش که عنایتها
پرسند تو را هر دم کز رنج و عنا چونی؟
حس کردم نظرت درست ه کاملا.
شما و همه دوستان عنایت می کنید که نظر می گذارید.
طال بقا جمله دعایی است که به معنی “عمرت دراز باد” است. با این اوصاف شاید بشه گفت همونطور که حدس زدی طال در اینجا از طول می آد.
البته من هم ابتدا به ساکن معنی آن را نمی دونسنتم و از لغتنامه دیدم.
____
من که گفتم این غزل نوعی گفت و گو با خویشتن است، از همان ابتدای غزل این حس را داشتم.
مثلا این تعبیرها را ببین:
ای چشم و چراغ من..
کز زحمت و رنج ما ای باد صبا چونی؟
یا مثلا اینجا:
وی تاج همه جانها دربند قبا چونی
بند قبا می تونه جسم که همچون بند و زنجیر هست تعبیر بشه.
جسم خاکی، جان افلاکی را با چنان احترامی مخاطب قرار می ده که گویی بنده با شاه صحبت می کنه.
البته اینها به هیچ وجه تفسیر شعر محسوب نمی شه و فقط برداشت کاملا شخصی من است.
سلام
از شعرهایی که می فرستی جدا لذت میبرم
ممنون از معرفی شون
دوست من. من هم جدا خوشحالم که می تونم در لذت بردن از این همه زیبایی تو را شریک کنم.
نظر دادن