امروز 13 دی، پنجاهمین سالگرد درگذشت نیما یوشیج است.
پس از درگذشت نیما، هوشنگ ابتهاج (سایه) غزلی را با مطلع «با من بی کس تنها شده یارا تو بمان» در رثای دوستش نیما، خطاب به شهریار سرود. شهریار نیز در پاسخ به سایه غزلی با مطلع «سایه جان رفتنی استیم بمانیم که چه؟» سرود. این دو غزل را بخوانید.
دانلود تصنیف با من بی کس تنها شده با صدای علی جهاندار
با من بی کس تنها شده یارا تو بمان همه رفتند از این خانه خدا را تو بمان من بی برگ خزان دیده دگر رفتنی ام تو همه بار و بری تازه بهارا تو بمان داغ و درد است همه نقش و نگار دل من بنگر این نقش به خون شسته نگارا تو بمان زین بیابان گذری نیست سواران را لیک دل ما خوش به فریبی است، غبارا تو بمان هر دم از حلقه ی عشاق پریشانی رفت به سر زلف بتان سلسله دارا تو بمان شهریارا تو بمان بر سر این خیل یتیم پدرا، یارا، اندوه گسارا تو بمان «سایه» در پای تو چون موج دمی زار گریست که سر سبز تو خوش باد کنارا تو بمان |
هوشنگ ابتهاج (سایه)
پاسخ شهریار:
سایه جان رفتنی استیم بمانیمکه چه؟ زنده باشیم و همه روضه بخوانیم که چه؟ درس این زندگی از بهر ندانستن ماست این همه درس بخوانیم و ندانیم که چه؟ خود رسیدیم به جان، نقش عزیزی هر روز دوش گیریم و به خاکش برسانیم که چه؟ آری این زهر هلاهل به تشخص هر روز بچشیم و به عزیزان بچشانیم که چه؟ دور سر هلهله و هالهی شاهین اجل ما به سرگیجه کبوتر بپرانیم که چه؟ کشتیای را که پی غرق شدن ساختهاند هی به جان کندن از این ورطه برانیم که چه؟ قسمت خرس و شغال است خود این باغ مویز بیثمر غورهی چشمی بچلانیم که چه؟ بدتر از خواستن این لطمهی نتوانستن هی بخواهیم و رسیدن نتوانیم که چه؟ ما طلسمی که قضا بسته ندانیم شکست کاسه و کوزه سر هم بشکانیم که چه؟ گر رهایی است برای همه خواهید از غرق ورنه تنها خودی از لجه رهانیمکه چه؟ ما که در خانهی ایمان خدا ننشستیم کفر ابلیس به کرسی بنشانیم که چه؟ قاتل مرغ و خروسیم یکیمان کمتر این همه جان گرامی بستانیم که چه؟ مرگ یک بار مثل دیدم و شیون یک بار این همه جان گرامی بستانیم که چه؟ شهریارا دگران فاتحه از ما خوانند ما همه از دگران فاتحه خوانیم که چه؟ |
شهریار
خواننده: علی جهاندار
آلبوم: ساکن جان
آهنگساز: حسین پیرنیا
مثل همیشه نغز و زیبا
salam
aali bood donbalesh boodam
hal kardam
خدارحمتشان كند
khili ziba bud
واقعا شعر زیبایی است من هر وقت این شعر را می خوانم گریه میکنم.
از شعر های زیبای شهریار می توانم به سیزده بدر ، امدی جانم به قربانت ، خان ننه و… نام ببرم .
من بچه تبریز هستم مخوام یه شعر برای تمامی تنها ها بنویسم درست ترکیه ولی …
هرکسه دوست ددیم دشمن جان اولدی منه دشمن اوز بختیمیدی ایندی ای عیان اولدی منه
ترجمه فارسی
به هرکسی دوست گفتم دشمن جان شد برایم دشمن بخت خودم بود الان روشن شد برایم
باسلام وعرض ادب اگه امکان داره برام یک شعر از مرگ دوستان ایمیل کن متشکر
با سلام
بسیار زیبا بود
شعرهای شهریار یکی از یکی قشننگ تراست.
سوختم
خیلی مطالب زیبا وآهنگ های دل نشینی دارید ازتون ممنونم و خسته نباشید
سلام عرض ادب
این دو بیت را فراموش کردید
دوبیت قبل از دو بیت اخر
قاتل مرغ و خروسیم یکی مان کمتر
این همه جان گرامی بستانیم که چه؟
شهریارا دگران فاتحه از ما خوانند
ما همه از دگران فاتحه خوانیم که چه؟
سپاس
سلام
این چند بیت هم پس از بیت کشتی فراموش شده است
کشتی ای را که پی غرق شدن ساخته اند
هی به جان کندن از این ورطه برانیم که چه؟
قسمت خرس و شغال است خود این باغ مویز
بی ثمر غوره ی چشمی بچلانیم که چه؟
بدتر از خواستن این لطمه ی نتوانستن
هی بخواهیم و رسیدن نتوانیم که چه؟
درود بر شما
@ anne shirley emily:
واقعا سپاسگزارم از این دقت نظر و تذکری که دادید. ابیاتی که اشاره کردید اضافه شدند.
بسیارزیـبا بود
بسیارزیـبابود
Siteton Aliyeee Dasteton Dard Nakone :X
نظر دادن