به دو میگون لب و پسته دَهَنَت به سه بوس خوش و فندُق شِکَنَت به زره پوش قد تیر وَشَت به کمانکش مُژهی تیغ زَنَت به حریر تن و دیبای رُخَت به تُرَنج بَر و سیل دَقَنَت به دو نرگس، به دو سنبل، به دو گُل بر سر سرو صنوبر فِکَنَت به می عَبهَر آن سرخ گُلَت به خوی عنبر آن یاسمنت به گُهرهای تَر از لَعل لَبَت به حلیهای زَر از سیم تَنَت به فروغ رُخِ زهره صِفَتَت به فریب دل هاروت فَنَت به نگین لب و طوق غَبَبَت این ز برگ گل و آن، از سَمَنت به دو مَخمور عروس حَبَشیت خفته در حِجلهی جزع یمنت به بناگوش تو و حلقهی گوش به دو زنجیر شِکَن بر شِکَنَت به سِرِشک تر و خون جگرم بسته بیرون و درون دَهَنت به شرار دل و دود نفسم مانده بر عارض جعد کشنت به نیاز دل من در طلبت به گداز تن من در حزنت به دو تا موی که تعویذ من است یادگار از سر مشکین رَسَنت به نشانی که میان من و توست نوش مرغان و نوای سُخنت که مرا تا دل و جان است به جای جای باشد به دل و جان مَنَت دوستتر دارمت از هر دو جهان دوستتر دارمت از خویشتنت تو بمان دیر که «خاقانی» را دل نمانده است ز دیر آمدنت |
Jan 25
برای استفاده از طربستان و به طور خاص، این شعر، توصیه می کنم حتما از مرورگر فایرفاکس استفاده کنید. چرا که فایرفاکس به شما اجازه می دهد معنی واژه های دشوار را که با خط چین متمایز شده اند ببینید.
عجب شعری بود. دست مریزاد که با هر مضموني شعر انتخاب می کنی چنان شعر نغزي است که هوش از سر خواننده مي بره.
فقط از سر کنجکاوي می پرسم آیا در مصرع دوم بيت یکی مانده به آخر يک «ت» جا افتاده يا نه؟ چون به همین صورتی که هست هم وزنش درست ه.
دوستتر دارمت از هر دو جهان
دوستتر دارمت از خویشتنت
بهانه اي هم شد براي تکرار بيت زیبایی از شعر.
@ راییکا
واقعا هم عجب شعری! گوشه گوشه ی میخانه ی ادب فارسی پر است از چنین باده هایی که هوش از سر خواننده می پراند! و من چقدر خوشبختم که پیمانه کش این باده ها هستم.
بیتی هم که اشاره کردی تصحیح شد. سپاس برای ویراستاری و همراهی همیشگی.
نظر دادن