دانلود شعر با صدای قیصر امین پور
چرا عاقلان را نصیحت کنیم؟
بیایید از عشق صحبت کنیم
تمام عبادات ما عادت است
به بیعادتی کاش عادت کنیم
چه اشکال دارد پس از هر نماز
دو رکعت گلی را عبادت کنیم؟
به هنگام نیّت برای نماز
به آلالهها قصد قربت کنیم
چه اشکال دارد که در هر قنوت
دمی بشنو از نی حکایت کنیم؟
چه اشکال دارد در آیینهها
جمال خدا را زیارت کنیم؟
مگر موج دریا ز دریا جداست؟
چرا بر «یکی» حکم «کثرت» کنیم؟
پراکندگی حاصل کثرت است
بیایید تمرین وحدت کنیم
«وجود» تو چون عین «ماهیت» است
چرا باز بحث «اصالت» کنیم؟
اگر عشق خود علت اصلی است
چرا بحث «معلول» و «علت» کنیم؟
بیا جیب احساس و اندیشه را
پر از نُقل مهر و محبت کنیم
پر از «گلشن راز»، از «عقل سرخ»
پر از «کیمیای سعادت» کنیم
بیایید تا عینِ «عین القضات»
میان دل و دین قضاوت کنیم
اگر سنت اوست نوآوری
نگاهی هم از نو به سنت کنیم
مگو کهنه شد رسم عهد الست
بیایید تجدید بیعت کنیم
برادر چه شد رسم اخوانیه؟
بیا یاد عهد اخوت کنیم
بگو قافیه سست یا نادرست
همین بس که ما ساده صحبت کنیم
خدایا دلی آفتابی بده
که از باغ گلها حمایت کنیم
رعایت کن آن عاشقی را که گفت:
«بیا عاشقی را رعایت کنیم»*
قیصر امین پور
* مصرع دوم بیت آخر اشاره ای است به شعر:
بیا عاشقی را رعایت کنیم
ز یاران عاشق حکایت کنیم
سروده ی مرحوم سید حسن حسینی، شاعر معاصر و دوست قیصر امین پور
ای ول. دمتون گرم. خیلی قشنگ بود. من عاشق قیصرم!خدا رحمتش کنه!
خدايا بي شك قيصر در پناه كرامت تو در اعلي عليين است و نيازي به دعاي من و ما ندارد
پس بار خدايا به من و ما قطره اي از آن مي الستي كه قيصر را مدهوش كرد به ما بچشان تا به قدر درك نازل خويش بتوانيم از درياي معارف و درك او كه در اشعار و زندگانيش مواج بود؛ذره اي بهره مند گرديم؛آمين
زنده یاد امین پوربرای من قیصرمناعت طبع وعلوشخصیت واسوه استقامت وتقدس قلم است روحش شادومتنعم بادازآن خوان که عنده ربّهم یرزقون بهره می برند.
عالی…
(در سوگ زبان مادری….):
بگفتی همه ساده صحبت کنیم !
ولی “قیصر” این فارسی را چکارش کنیم؟!!
قرابت ، قنوت ، کثرت و ماهیت
کمی هم ز اعراب لغت کم کنیم
بجای: الست ، بیت و عین القضات
ز مادر زبانی است … یادش کنیم !!
ببین این زبان کم ندارد به خود واژگان
فرنگی که بد ، بود عرب را زبانش کنیم ؟!!
گمانم ز قیصر پس از این دهه
کتابی ز اشعار” تلاوت ” کنیم !…..
ح.پ
سلام واقعا این شعر آقای امین پور زیباست
به قول جناب حافظ
ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
نظر دادن