Jan 02
[audio: https://tarabestan.com/files/music/others/ey-khodavand.mp3]
دانلود آهنگ با صدای احمد ابراهیمی
ای خداوند یکی یار جفاکارش ده
دلبری عشوهده سرکش خونخوارش ده
تا بداند که شب ما به چه سان میگذرد
غم عشقش ده و عشقش ده و بسیارش ده
چند روزی جهت تجربه بیمارش کن
با طبیبی دغلی پیشه سر و کارش ده
ببرش سوی بیابان و کن او را تشنه
یک سقایی حجری سینه سبکسارش ده
گمرهش کن که ره راست نداند سوی شهر
پس قلاوز کژ بیهده رفتارش ده
عالم از سرکشی آن مه سرگشته شدند
مدتی گردش این گنبد دوارش ده
کو صیادی که همیکرد دل ما را پار
زو ببر سنگ دلی و دل پیرارش ده
منکر پار شدهست او که مرا یاد نماند
ببر انکار از او و دم اقرارش ده
گفتم آخر به نشانی که به دربان گفتی
که فلانی چو بیاید بر ما بارش ده
گفت آمد که مرا خواجه ز بالا گیرد
رو بجو همچو خودی ابله و آچارش ده
بس کن ای ساقی و کس را چو رهی مست مکن
ور کنی مست بدین حد ره هموارش ده
مطمئن هستین غزل از مولانا است یا از روش ببر و بچسبون استفاده کردین؟ تخلص شاعر که رهی هستش! توی دیوان شمس هم که خبری از این غزل نیست!
@ ناشناس:
متاسفانه من در حال حاضر به نسخه چاپ شده دیوان شمس دسترسی ندارم. اما به گواهی نسخه های آنلاین به نظر می رسد که این غزل متعلق به مولوی است.
به هر حال این پیغام شما باعث شد آوازی از این شعر را که مدتها به دنبالش بود پیدا کنم و به این پست اضافه کنم. آوازی با صدای احمد ابراهیمی، خواننده ای که هفته گذشته درگذشت.
نظر دادن