Aug 06
طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد
در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد
منظر دیده قدمگاه گدایان شده است
کاخ دل در خور اورنگ شهی باید کرد
روشنان فلکی را اثری در ما نیست
حذر از گردش چشم سیهی باید کرد
شب چو خورشید جهانتاب نهان از نظر است
طیِ این مرحله با نور مهی باید کرد
خوش همی میروی ای قافلهسالار به راه
گذری جانب گمکرده رهی باید کرد
نه همین صفزده مژگان سیه باید داشت
به صف دلشدگان هم نگهی باید کرد
جانب دوست نگه از نگهی باید داشت
کشور خصم تبه از سپهی باید کرد
گر مجاور نتوان بود به میخانه «نشاط»
سجده از دور به هر صبحگهی باید کرد
نشاط اصفهانی
شاهد:
گر چه ما را نبود یک درم اما هر دم
سکهی مهر تو را بر درمی باید زد
خواجوی کرمانی